برای آنان که دغدغه روان و رشد کودکان را دارند
نوشتۀ بابک ولیپور
فرهنگ جمعی و القائات آن در رفتار فردی موثر است. فرهنگی که میگوید زنان رانندگان خوبی نیستند یا پسران نمیتوانند عاطفی باشند، زنان و مردانی میسازد که از درون دچار تردید نسبت به تواناییهای عملی و عاطفی خود هستند. در آموزش موسیقی نیز چنین است. شاید معلم و اعضای خانواده ندانند که جزییات رفتاری و کلامشان چه تاثیری در خودباوری شاگرد دارد. برخی هنرجویان تابآوری بیشتری دارند و طعنهها و دستکم گرفتنها را بیشتر تحمل میکنند گروهی دیگر اما از نظر عاطفی و هیجانی به شدت درگیر میشوند . آسیبی که میبینند بسی بیش از رها کردن ساز است.
مساله محدود به تمسخر و طعنه نیست؛ فرهنگ ما در مواجهه با آموزش بیش از آنکه درون هنرجو را در نظر بگیرد، نگاهی برونگرا دارد. در نظر بسیاری از خانوادهها کودکی که برای خود مینوازد و از موسیقی به شیوه خود لذت میبرد، در مقایسه با کودکی که با فشار خانواده “سلطان قلبها” مینوازد جایگاه پایینتری دارد؛ برخی تا آنجا پیش میروند که کار کودک اول را بیهوده و بیمعنا میدانند. ما هنوز یاد نگرفتهایم که خلاقیت از همین بازیها و کشفها شروع میشود. شاید تعجب کنید اما غایت آموزش موسیقی یعنی همین بیان خود! کودکی که احساسش را بیواسطه با سازش بیان میکند در موسیقی جلوتر از کودکی است که جسارت این کار را از او گرفتهایم و او را با موسیقیهای مشهور شرطی کردهایم. کودک اول با آموزش و حمایت مناسب پیش میرود و در ادامه به قطعات پیچیدهتر نیز واکنش مثبت نشان میدهد اما کودکانی که درونشان جدی گرفته نمیشود و قضاوتهای بیرونی مسیرشان را تعیین میکنند کمتر موسیقی را از سر علاقه دنبال میکنند و احتمالا جایگاه موسیقی در زندگیشان چندان درخور توجه نخواهد بود.
ذهن باز آموزش غنیتری را در پی دارد. این پذیرش ذهنی معلول فرهنگی است که پرسیدن را ارجح بر سکوت بداند و ایجاد و رشد اعتماد به نفس را از اولویتهای رفتار با کودک قلمداد کند. بخش مهمی از آموزش باید معطوف به رشد توانایی کودک در بیان ایدههای خود و یادگیری شیوههای این بیان باشد.
بگذاریم کودک بازی کند، ما نتایج این بازی را سازماندهی کنیم. بگذاریم کودک کشف کند، اختراع کند، ما نیازهای او برای قدمهای بعدی این مسیر را برطرف کنیم. پیش از رشد و پرورش دست به هرس نزنیم. ما نمیتوانیم مطمئن باشیم که کودکمان در آینده موسیقیدان بزرگی میشود، اما میتوانیم کاری کنیم که موسیقی معنابخش زندگیاش باشد.
آخرین دیدگاهها