جلوگیری از فشار بیش از حد دست چپ در نواختن گیتار کلاسیک
نوشتهی بابک ولیپور
همه آنها که دستی در نواختن یک ساز دارند احتمالا در دورهای از نوازندگی درگیر فشارهای اضافی ماهیچهای شده اند.از گردن و شانه گرفته تا انگشتها و مجاری تنفسی میتوانند هنگام نوازندگی مورد فشار بیش از حد قرار بگیرند. این فشارها باعث هدر رفتن انرژی نوازنده و اغلب اُفت کیفیت نوازندگی میشوند. برای برخی این مشکل مقطعی است و سرانجام با تمرین صحیح و تمرکز برطرف میشود اما عده قابل توجهی از نوازندگان همواره با این معضل دست به گریبان میمانند و آسیبهای جدی از این بابت میخورند. از آنجا که من نوازنده گیتار کلاسیک هستم، این نوشته را به فشارهای اضافی ماهیچهای در نواختن همین ساز محدود میکنم.
وقتی از تنش و فشارِ منفی در نوازندگی صحبت میکنیم باید به خاطر داشته باشیم که منظور فشار بیش از حد است؛ وگرنه برای هر گونه حرکت ما نیازمند اعمال نیرو بر یک جسم یا سطح و ایجاد فشار هستیم. برای مثال هنگام راه رفتن ما کف پایمان را به زمین فشار میدهیم یا لیوان را در دستمان طوری نگه میداریم که نیفتد؛ یعنی مقداری نیرو به آن وارد میکنیم یا بر سطح آن فشار وارد میکنیم. در اینجا میزان نیرویی که وارد میکنیم مهم است؛ در راه رفتن یا نگه داشتن لیوان پا یا دستمان را بیش از حد نیاز فشار نمیدهیم و هر کداممان آستانهای برای آن در ذهن داریم. در نواختن ساز هم باید این آستانه را پیدا کنیم.
در گیتار نوازی به شیوه کلاسیک، دست راست از ناحیه ساعد و دست چپ توسط انگشت شست با بدنه ساز تماس دارند و انگشتهای دیگر هر کدام به نوعی در تماس با سیمها هستند. وقتی نوازندگان از خستگی و فشار بیش از حد حین نواختن گله میکنند، غالبا منظورشان خستگی و درد در دست چپ است. توجه کنید که گفتم “غالبا” وگرنه دست راست هم از تنش مصون نیست و گاهی اشکالات نوازندگی ایجاد شده در همین دست آنقدر جدی است که برطرف کردنشان نیازمند زمانی طولانی است. من این متن را به دست چپ محدود میکنم. پس قرار است در اینجا در مورد فشار بیش از حد دست چپ بر روی سیمها و دسته گیتار و پیشنهاداتی که برای برطرف کردن آن دارم، بنویسم.
همین ابتدا بگویم که راه غلبه بر فشار دادن بیش از حد دسته گیتار این است که کاری کنیم که آگاهانه این فشار کم شود! یعنی اگر احساس میکنیم این فشار زیادی است، خُب کمتر فشار بدهیم! به بیان دیگر سعی کنیم با روشهایی که در تمرینات روزانه و درآوردن قطعات به کار میبندیم کنترلمان را روی دستمان بیشتر کنیم؛ برای من زیاد پیش آمده که از هنرجوها این عبارت را بشنوم: “خودم میدانم زیاد فشار میدهم، اما هر کار که میکنم درست نمی شود!” حالا بیایید راههایی را پیش بگیریم که نتیجهاش بهبود و برطرف کردن این نقص باشد.
یکی از معمولترین تمرینها در این رابطه، اجرای یک گام با سرعت کم و فشار کم انگشتان دست چپ است. با صدای خیلی ضعیف شروع کنید و در هر مرحله صدا را قویتر کنید. تاکید میکنم با سرعت کم، تا بتوایند به فشار انگشتهای دست چپ دقت کنید. اگر احساس میکنید از یک مرحله با قویتر شدن ضربههای انگشتان دست راست، دست چپ شما هم فشارش را بر دسته ساز افزایش میدهد، همین جاست که باید مکث کنید و وقت بگذارید. در هر کاری اگر از شما بخواهند که دست راست و چپ دو حرکت متفاوت انجام دهند و یا یک کار را با نیروی غیر یکسان پیش ببرند، دچار گیجی و عدم تمرکز شدن در اوایل آن طبیعی است!
پس چه کنیم؟ پیشنهاد میکنم در این مرحله که ضربههای قوی دست راست باعث فشار بیش از حد انگشتان دست چپ شده، تا میتوانید سرعت را کم کنید و کم کم فشار انگشتان دست چپ را نزدیک کنید به حالتی که دست راست ضربههای ضعیفتری میزد و دست چپ کمتر دسته را میفشرد. البته قرار نیست با یکی دو بار تمرین کردن همه چیز دست شود بلکه لازم است که این تمرین را هر روز چندین بار انجام دهید و بعد از موفقیت در سرعتهای کم، به تدریج سرعت را افزایش دهید. موفقیت در این تمرین یعنی به اندازه فشار دادن سیمها در حدی که خودتان راضی باشید.
حالا برویم سراغ یک تمرین دیگر و باز هم روی گام. از دست چپتان بخواهید که به جای فشردن کامل سیم به دسته، فقط آن را لمس کند. بله! صدای درستی نخواهید شنید _چیزی مثل تپ تپ!_ اما همین کار را ادامه دهید. دست راست قوی ضربه بزند اما دست چپ فقط فرتهایی را که برای اجرای گام لازم است لمس کند. خوب به فشار انگشتان و شانه و گردنتان توجه کنید. تا میتوانید عضلهها را رها کنید و حالا کم کم فشار انگشتان دست چپ را بر روی سیم بیشتر کنید. ممکن است در چند مرحله اول همچنان صدای شفاف نداشته باشید و صدای گِز بشنوید؛ اما از لحظه ای که صدای نرمال ایجاد شد _یعنی با کمترین فشار_ شما باید دست چپ را در همان حد فشار نگه دارید. میتوانید چندبار این تمرین را از اول تا این نقطه انجام بدهید و احساس رها بودن دستتان را دوباره تجربه کنید. به نظر من ثبت ذهنی نوازندگی بدون تنش اضافی خیلی مهم است؛ این طور شما میتوانید به معیاری شخصی و درونی از تقسیم نیروهای انگشتان و شانه وگردن برسید. برای مثال من هرچقدر یه یک هنرجو بگویم رها باش و سعی کن بیش از حد دستها و بدنت را منقبض نکنی، او شاید در ذهنش درک درستی از این خواسته من نداشته باشد. درست است که من میتوانم خودم بر روی دستانم این عمل را نشانش بدهم اما با این تمرینها ما میتوانیم تا حدود زیادی احساس دوری از تنش ماهیچهای را تجربه و منتقل کنیم.
پس تا اینجا دو راه را بررسی کردیم. یکی اجرای گام از صدای ضعیف تا قوی و کنترل انگشتان دست چپ برای اینکه وقتی صدا قوی شد بیش از حد دسته را فشار ندهیم؛ روش دوم هم تمرین گام با نیروی بسیار کم بود طوری که در ابتدا تپ تپ، بعد گِز و بالاخره صدای شفاف بشنویم. دو نکته را اینجا یادآوری کنم: یکی اینکه انگشت گذاری گام انتخابی طوری باشد که سیم آزاد نداشته باشد (یعنی حتما برای ایجاد نت¬ها از انگشتهای دست چپ استفاده شود) دوم اینکه در هر مرحله به توازن نیروها و وضعیت دست و فشار ماهیچه¬ها توجه و فکر کنید. در ضمن میشود این تمرین را به طور سادهتر به شکل اجرای ۴ نت بر ۴ فرت متوالی روی هر یک از سیمها پیش برد. مثلا از سیم ۶ شروع کنید به ترتیب انگشتهای ۱و ۲و ۳و ۴ را استفاده کنید و سپس به سیم بعد بروید.
اگر فکر کنیم همین دو تمرین قرار است مشکل فشار اضافی دست چپ ما را برطرف کند، کمی ساده لوح هستیم! این دو تمرین قطعا ما را در کاهش این فشار یاری میکنند اما باید راههای دیگری را هم کشف و تمرین کنیم.
راه سوم، تمرین اسلر -که بین گیتاریستها لگاتو هم گفته میشود- است. هر کجای دسته گیتار را که مناسب میدانید انتخاب کنید و با سرعت کم در دو فرِت مجاور با انگشتهای ۱و ۲ اسلر بزنید. از سیم یک شروع کنید تا سیم ششم بروید و برگردید. فشاری که انگشت شست به پشت دسته گیتار وارد میکند را کنترل کنید و مدام آن را کم کنید. حالا شست را از پشت دسته بردارید و در هوا نگه دارید! به اجرای اسلرها ادامه بدهید. حواستان باشد که شانه منقبض نشده باشد یا اگر شده سعی کنید از تنش رهایش کنید. برای هر کدام از این موارد زمان بگذارید. هدف از این تمرین استفاده از وزن شانه و دست برای ایجاد فشار و ضربه بر سیمهاست. شست را همچنان در هوا نگه دارید تا اسلرهایی که با انگشتهای ۱ و ۲ اجرا می کنید برایتان عادی شود. ترکیبهایی دو تایی از انگشتهای دیگر بسازید. مثلا ۱و ۳ یا ۲ و ۴٫ دستتان را لَخت نگه دارید و این احساس را درونی کنید. وقتی دوباره شست را به جایش که همان پشت دسته گیتار است برمیگردانید از خودتان انتظار فشار کمتر داشته باشید. میتوانید برداشتن شست از پشت دسته را به تمرینات گام منتقل کنید و به خودتان ثابت کنید که میشود با فشار کم شست بر دسته، بهتر از قبل ساز زد.
در نگه داشتن گیتار کلاسیک، قرار نیست دست چپ نقشی داشته باشد. خُب، این را خیلیها میدانند اما در عمل و حین نوازندگی فشار زیادی از ناحیه دست چپ و خصوصا انگشت شست بر گیتار وارد میکنند! دلیل قرار گرفتن شست در پشت دسته، کمک به بالا بردن قدرت و تحرک دیگر انگشتان است. گاهی توجه به همین موارد کوچک و اصرار در اصلاح آنها مقدمه حل مشکلات بزرگتر تکنیکی است. شاید باورش سخت باشد اما باور کنید که همین فشارهای دست چپ بر روی موزیکالیته شما اثرگذار است.
انگشت گذاری یک قطعه باید در راستای صدای بهتر باشد. پیش میآید که در بخشی از قطعه کشش زیادی به انگشتان وارد شود، این موارد اجتناب ناپذیر است؛ برای مثال باز شدن بیش از حد طبیعی انگشتان یا بارهگیریهای پیاپی؛ این قسمتها را تکه تکه تمرین کنید و هر بار که آن را انجام میدهید دستتان را رها کنید و دوباره آن فِرِتها را بگیرید. حواستان باشد که در گرفتن سیمها صرفه جویی کنید؛ مثلا در باره گیری گاهی گرفتن همه سیم ها ضروری نیست. جایی که با گرفتن ۴ سیم کار پیش میرود اگر گرفتن ۶ سیم دستتان را خسته میکند این کار را فراموش کنید. به بافت قطعه توجه کنید و اینکه چه نتهایی و به چه مقداری باید صدا بدهند. ممکن است باره یا آکوردی را انگشت گذاری کنیم اما به دلیل اجرا نشدن نت روی بعضی از سیمها فشاری به آنها وارد نکنیم.
برای تقویت نیروی انگشتان و کمک به راحتتر باز شدنشان از خود گیتار کمک بگیرید. به صورت طبیعی عادت داریم انگشتان مجاور را در فِرِتهای مجاور قرار دهیم. مثلا وقتی با انگشت ۱ و۲ کار میکنیم، غالبا دو فرت مجاور را میگیریم. حالا بیایید یک فرت بین این دو انگشت فاصله بیندازیم. خب! حتما این تمرین را در پایین دسته شروع کنید، چرا که آنجا فرتها باریکتر هستند و کار راحتتر است تا بالای دسته گیتار. این کار را بر روی انگشتهای مختلف انجام بدهید اما فشار ناگهانی را قدغن کنید! چه در تمرینهای تکنیکی و چه اجرای قطعات، همواره انگشتهای دست چپ را نزدیک دسته گیتار نگه دارید و از هر فرصتی استفاده کنید تا دستتان استراحت کند، درون پیچیدهترین قطعات هم میشود جاهایی را برای ریلکس کردن دست یا حداقل یکی دو انگشت پیدا کرد!
بسیاری از ضعفها را میتوان به محض شناسایی با تمرین منظم و هدفمند برطرف کرد. مشکلات دست چپ را با حوصله و پرهیز از عجله میتوانید کم کم از بین ببرید. باید باهوش عمل کنید و تا میتوانید در راستای موزیکالیته، انگشت گذاری و حرکت انگشتان را خلاقانه پیش ببرید. موسیقی در هر گوشهاش نیازمند تفکر و ابتکار است؛ از انگشتان تا حرکتِ چشم و تنفس.
پس پیش به سوی شُل کردن ماهیچهای بیخودی منقبض شده و اجرای رهاتر و دلنشینتر!
منتشر شده در ماهنامه هنر موسیقی
مطالبتون خیلی عالی و کاربردی و کارگشا و بیان ساده و گیرایی داشت . ممنون که وقت ارزشمندتون رو صرف چنین آموزش های بی چشم داشتی کردین
ممنونم.
بسیار عالی بود دوست من مرسی
ممنون از کمکتون. با اینکه مطالب شما درمورد گیتار بود اما برای من که ویولون میزنم و بشدت درگیر این مشکل هستم، بسیار مفید بود.
سلام من یک نوازندگان فلامنکو هستم سالیان زیادى تمرین راسکوآدو را انجام داده ام اما اخیرا انگشت e دچار مشکل شده و هماهنگ با مترونوم نیست گاهى در هوا ضربه مى زند گاهى به دو یا سه سیم .همینطور انگشت e گاهى اوقات در حین تمرین درد میکند و فشار زیادى به آن وار میشود. در زمان مورد نظر انگشت e ضربه نمی زند و با وقفه همراه است.همچنین دچار انقباض شدید است و نمى تواند سیم ها را بخوبى به صدا در بیاورد.لطفا بنده را راهنمایى بفرمایید.با تشکر
سلام. مرسی ازین حوصله ای که به خرج دادید و با ذکر ریز جزییات مارو راهنمایی کردید. من در تمرینای دست چپ جولیانی به شدت دچار درد میشم، مدرسم هم این نکات رو گفته بود اما من مداومت نکردم چون علت تمرینا رو نمیدونستم و مشکلم هم حل نشد. این که شما با ذکر دلیل گفتید خیلی کمک رسانه. سپاس مکرر
بسيار عالى و دقيق ، ممنون از شما