فرزند خود را مجبور به تمرین موسیقی نکنید

نوشته‌ی بابک ولی‌پور

در وضعیت پرفشار زیستی ما تصمیم بر شروع و ادامه آموزش موسیقی از سوی هنرجویان و خانواده‌ها درخور تحسین است. تصمیم به ثبت نام در کلاس موسیقی معادل است با هزینه مالی و زمانی. آنها چه نقشی در این آموزش برای خود متصورند؟

اغلب خانواده‌ها تحت تاثیر روند آموزشی که در مدارس جاری است، خود را مسئول رسیدگی به روند تمرینی فرزندشان در موسیقی می‌دانند. ” فرزند من چقدر باید تمرین کند؟” سوالی است که اگر در اولین جلسه از معلم پرسیده نشود حتما در دومین یا سومین جلسه از سوی برخی والدین بر زبان می‌آید. برخی از کودکان و نوجوانان هم که خود این سوال را مطرح می‌کنند احتمالا به درخواست والدین این کار را می‌کنند. چرا این پرسش چنین شایع است و از سوی خانواده‌ها منطقی و به‌جا تلقی می‌شود؟

از نظر بسیاری از خانواده‌ها تمرین موسیقی در تکرار خلاصه می‌شود. آنها از معلم انتظار دارند که در مورد انجام تمرین در خانه به هنرجو سخت گیری کند و خود را محق می‌دانند که بابت هرگونه کوتاهی فرزند خود و حتی معلم تذکر دهند. این رویکرد لزوما به نتایج خوب منتهی نمی‌شود؛ هنرجو ساز را برمی‌دارد و آن بیست دقیقه یا سی دقیقه‌ای که به عنوان زمان تمرین به او تحمیل شده را با ساز سپری می‌کند اما نه از سر علاقه یا بهبود آگاهانه کار خود. او در آن دقایق مشغول ساز است اما نه بابت یک نیاز درونی و به شیوه خود بلکه بیشتر بابت فشارهای بیرونی. تعجب نمی‌کنم اگر این هنرجو به بهانه‌های مختلف در کلاس غایب شود یا بابت امتحان و مسافرت و غیره برای مدتی به کلاس نیاید. در این که او موسیقی را دوست دارد بحثی نیست اما به او اجازه داده نشده که آنگونه که دوست دارد با موسیقی مواجه شود.

به خانواده‌ها حق می‌دهم بابت هزینه‌ای که می‌کنند و علاقه‌ای که به رشد فرزند خود دارند پیگیر روند آموزش باشند. پیشنهاد می‌کنم رویکردی را که درباره انجام تکالیف مدرسه نسبت به فرزندشان دارند در موسیقی پیاده نکنند. تلاش کنند موسیقی را به عنوان عنصری مهم در زیست جمعی خود وارد کنند. معلم می‌تواند در اشتیاق هنرجو به تمرین نقش داشته باشد البته در دراز مدت. پاسخ من به پرسش “فرزندم چقدر باید تمرین کند؟” این است: “هرچقدر که دوست دارد؛ آنقدر که آنچه از او خواسته‌ام انجام شود. او می‌داند که کلاس ما بر اساس تمرین او پیش خواهد رفت. هر دو می‌خواهیم پیش برویم.”

بله! برخی خانواده‌ها معتقدند که معلم باید سختگیر باشد و از بچه تا می‌تواند کار بکشد؛اگر معلم چنین نکند یا خود این مهم را برعهده می‌گیرند یا به دنبال معلمی دیگر می‌روند. آنچه برای این والدین دارم این است:

“شما می‌توانید با اهرم‌های خود زمان تمرین و حجم کار فرزند خود را بیشتر کنید هرچند به قیمت دلخوری او از آموزش موسیقی و تبدیل آموختن داوطلبانه یک هنر و توانایی به یک اجبار. اگر موسیقی را برای او ضروری می‌دانید لطفا کاری نکنید که او نه تنها از نوازندگی و آموزش بلکه از موسیقی رویگردان شود. او ممکن است به صورت مقطعی کم تمرین کند اما کلاسش را دوست داشته باشد. حاصل را نه در اجرای چند آهنگ و نمایش چند مهارت بلکه در تغییر تدریجی شیوه زیست و فرهنگ شنیداری و حتی رفتار او ببینید. اگر برای شما موسیقی و آموزش آن مهم است در انتخاب معلم و محیط آموزشی مناسب دقت کنید. معلم خوب کسی نیست که بر اساس خواست شما مسیر آموزش و رفتار با فرزندتان را تغییر دهد؛ معلم خوب چارچوبها و باورهای آزموده شده خود را دارد، بلند مدت فکر می‌کند و با هنرجو همدلی دارد.”

بابک ولی‌پور

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *