برای تولد هربرت فون کارایان
نوشتهی بابک ولیپور
میان رهبران مشهور قرن بیستم، چه در سیاست و چه در موسیقی، شاید با کمتر کسی مواجه شویم که همچون کارایان بگوید به تناسخ باور دارد و دوست دارد در زیست بعدی عقابی باشد که بر فراز کوههای آلپ دوستداشتنیاش بال میگشاید. هربرت فون کارایان (۱۹۸۹-۱۹۰۸) رهبر ارکستر اتریشی در زمان حیات نیز همچون عقاب بر اقلیم موسیقی بال گشاد و بلند پرواز کرد.
ستایشی که از کارایان چه در زمان حیاتش و چه بعد از آن میشود صرفا به توانایی موسیقایی او خلاصه نمیشود، او شخصیتی کایزماتیک و جاهطلب داشت. برخی معتقدند او به عضویت حزب نازی در آمد تا مسیر رشدش در موسیقی تداوم داشته باشد و فارغ از محدودیتهایی که دیگر هنرمندان به خاطر ضدیت با نازیسم متحمل شدند، به جاه طلبیهای خود ادامه دهد. کارایان جوان خیلی زود توسط منتقدان مورد ستایش قرار گرفت، این موقعیت تصادفی نبود. او از کودکی به عنوان یک استعداد در پیانو نوازی مطرح شد و کمالگراییاش با تمرین و کار سخت گره خورده بود.
کارایان ارکسترهای مهمی را رهبری کرد و سیطرهاش کل اروپا را دربر گرفت. میگفت هنر رهبری یعنی بدانی کجا از کار دست بکشی تا ارکستر کارش را بکند. او آثار آهنگسازانی نظیر بتهوون، موتزارت، بروکنر، واگنر، شوستاکوویچ، شوئنبرگ، برگ، دبوسی، راول و بارتوک را رهبری و مدالها و نشانهای بسیار دریافت کرد. معتقد بود موسیقی به خودی خود مبتذل نیست، نحوه اجراست که آن را به ابتذال میکشاند.
کارایان خودش را همواره نقدپذیر میدانست و در دفاع از همکاری با ارکسترهای نه چندان مشهور و متوسط میگفت: “آنچه دلم میخواهد بشنوم را با گوش درونم میشنوم، باقیاش مهم نیست.” کیست که نام ارکستر پرآوازه فیلارمونیک برلین را بشنود و یاد او نیفتد؟ در گفتگو با ریچارد آزبرن میگوید وقتی برای اولین بار به عنوان رهبر ارکستر در برابر نوازندگان ارکستر فیلارمونیک برلین قرار گرفت، متوجه شد با این ارکستر میتواند هرآنچه در دل دارد را بیان کند و به آرزوهای موسیقاییاش برسد. او رهبر مادامالعمر این ارکستر شد و شاید مشهورترین رهبر همه دورانهای آن.
فایل صوتی موومان دوم از سمفونی شماره هفت بتهوون با رهبری کارایان
کارایان در طول عمر هشتاد و یک ساله خود آثار پرشماری را اجرا و ضبط کرد، در زمینه آموزش افراد مستعد از نوازنده تا رهبر ارکستر کوشید و بنیادها و مراکزی را تاسیس کرد. او را رهبری سرد خواندهاند، رهبری که میخواست هیچ حایل میان موسیقی و مخاطب نشود؛ گاه هنگام رهبری چشمهایش را میبست و گویی همه گوش میشد. او را امروز نمیتوان از نزدیک دید اما به غایت میتوان حضورش را شنید.
- بازنشر تنها با ذکر نام نویسنده و آدرس این سایت مجاز است.
آخرین دیدگاهها