ترجمه بابک ولیپور
فرانسیسکو تارگا (۱۹۰۹-۱۸۵۲) از منظر تاریخی اهمیت بسیاری
در رشد گیتار در دو قرن گذشته دارد. این اثر گذاری در دو حوزهی نوآوریهای تکنیکی
و آهنگسازی قابل بررسی است. دفاع او از شیوهی جدیدی که در ساخت گیتار توسط
آنتونیو د تورس (۱۸۹۲-۱۸۱۷) ، سازندهی گیتار بزرگ اسپانیایی، مطرح شد تاثیرش بر
گیتارنوازی تا روزگار کنونی را به اثبات میرساند.
او با بهرهگیری از پوزیسیونهای پایینتر در دسته گیتار و صداسازی
با نوک انگشتان دست راست درک جدیدی از گیتار را عرضه کرد. همکاری با تورس (در بالا
بردن کیفیت صدادهی ساز، تقویت چوبهای داخلی بادبزنی و طول ۶۵۰ میلیمتری سیمها)
گردآوری شیوه تدریس شامل کاربردیترین نحوه نگه داشتن گیتار ( استفاده از زیرپایی
برای بالا نگه داشتن پای چپ) اصول تکنیک دستهای چپ و راست و تمریناتی برای رشد
مهارتهای نوازندگی از جمله خدماتی است که تارگا به گیتار کلاسیک ارائه کرد.
در کنار این دستآوردها، فرانسیسکو تارگا آثاری عالی برای
ساز خود ساخت؛ در این قطعات محل قرارگیری انگشتان روی دسته گیتار به دقت مشخص شده
تا موسیقی بیشترین تاثیر را ایجاد کند. در این شاهکارهای کوتاه، اغلب با
تاثیرپذیری از شوپن، تارگا دست به ایجاد صدای رومانتیک اسپانیایی برای گیتار زد که
موجب افسون عموم مردم و نوازندگان تا زمان کنونی شده است. هرچند او خود دست به کار
تالیف راهنمای گیتار نشد، شیوههای نواختنش به واسطه شاگردانش منتشر شد. در میان
شاگردان تارگا، امیلیو پوخول (۱۹۸۰-۱۸۸۶) و پاسکوئال رُش (۱۸۶۰-۱۹۲۱) اصول پداگوژی
او را در مجلدهایی تدوین کردند که هنوز مورد استفادهاند.
آخرین دیدگاهها