بیست و یک نکته برای بهتر نواختن گیتار
نوشتهی کریستوفر دِیویس
ترجمهی بابک ولیپور
۱- از کارهایی یک معلم خوب یکی این است که به شاگرد خود بگوید تمامی آنچه که در نُت نوشته شده را انجام دهد. همهی علائم دینامیکی و تمپو و بیان که در صفحه قید شدهاند دارای اهمیت هستند؛ انجامشان دهید.
۲- در همه چیز غلو کنید. “فورته” را به شدت قوی و “پیانو” را بسیار نرم اجرا کنید. استاکاتو را خیلی کوتاه و لگاتو را تا جای ممکن پیوسته بنوازید. مخاطبان شما سپاسگزارتان خواهند بود.
۳- در تمرین، در یک زمان بر روی یک چیز متمرکز شوید. هرگز سعی نکنید که در یک نوبت تمام قطعه را کار کنید.
۴- درست و کافی تمرین کنید. راهی را بیابید که بتوانید یک پاساژ را درست بنوازید. خوب نیست که چیزی را تا ۹ بار با اِشکال سرهم کنید؛ یکبار درست اجرایش کنید و رهایش کنید.
۵- جزئی فکر کنید. ویرتوزیته در امور کوچک است.
۶- تمرین تکنیک مهم است و باید هر روز انجام شود.
۷- گفته میشود که هیچکس برای شنیدن تمرینات تکنیکی به کنسرت نمیآید. فراموش نکنید که نواختن هر سازی در حیطهی اجرای موسیقی است. تمرینات تکنیکی ابزاری هستند برای رسیدن به هدف.
۸- فکر کردن به نتها به عنوان یک گروه واحد، نوازندگی شما را تغییر میدهد. گروههای نتی را پیدا کنید.
۹- یک فِراز، گروهی از نتهاست. فرازها به تدریج به سوی نقطه اوجشان کرشندو و پس از آن دیمینوئندو میشوند. فرازها دارای شکل هستند. گاهی فرازها با خطوط اتصال مشخص میشوند، آنها را همانطور که خواسته شده اجرا کنید. (شمارهی یک را ببینید.)
۱۰- بیانگرترین عنصر موسیقی، سکوت است. قطعه را با “آنی درونی” شروع کنید و به پایان برید و از اجرا کردن سکوتها مطمئن شوید. برای گیتاریستها این به معنای خفه کردن صدای سیمهاست.
۱۱- همه فِرازها معادل هم خلق نشدهاند. همه فرازها نیازمند یک “ریتارد” بزرگ نیستند. پایان یک فراز نباید یکسان با پایان یک “بخش” صدا بدهد؛ پایان یک بخش نباید مانند پایان قطعه صدا بدهد. همیشه سلسله مراتبی وجود داد.
۱۲- مهمترین جنبهی تکنیکی که باید بر روی آن کار کنید، آرامش است. گیتارنوازی باید همراه با راحتی باشد.
۱۳- بند انگشتهای بزرگ (همان که انگشتهایتان را به کف دست متصل میکند) در دست چپ نمیتوانند کاملا موازی دستهی گیتار باشند. گاهی یک وضعیت زاویهدار باعث آسانتر شدن کار میشود. به چیزی توجه کنید که خوب کار میکند و آسانترین است.
۱۴- اگر به آنچه که دستانتان در طول یک پاساژ سخت انجام میدهند توجه نمیکنید، پس امیدی در بهتر کردن آن نیست. به آن توجه کنید. حرکات را تحلیل کنید. آنها را به بخشهای کوچکتر بشکنید و سعی کنید از آنچه برایتان مشکل به وجود میآورد سردربیاورید و آن را تمرین کنید. (شماره ی پنج را ببینید.)
۱۵- گامها تمام توجه برای تبدیل شدن به یک گیتاریست خوب را به خود جذب کردهاند، اما ما بیشتر وقت خود را صرف نواختن بافتهای آرپژ میکنیم. باید به همان نسبت، مقدار مناسبی از زمان تمرین را به آرپژ نوازی اختصاص دهیم.
۱۶- یک جدول برای تمرین داشته باشید. اگر نمیتوانید آنچه را که یک هفته پیش تمرین کردهاید به یاد بیاورید، پس چطور میخواهید متوجه شوید که به جایی رسیدهاید یا نه؟
۱۷- اجرایتان را ضبط کنید. این کار باعث میشود آنطور که واقعا صدا میدهید خودتان را بشنوید.
۱۸- ملودی همه حواس را جلب خود میکند، اما خط باس هم اهمیت دارد. به ارزش زمانی نتها و شکل خط باس توجه کنید. تغییر در چگونگی اجرای باس میتواند تمام قطعه را دستخوش تغییر کند.
۱۹- خطوط صوتی را جداگانه بنوازید. به ملودی یا باس اجازه دهید تا کامل و درست به تنهایی صدا دهد. سپس آنها را در بافت کاملشان تکرار کنید و سعی کنید همانطور که به تنهایی صدا میدادند، باشند.
۲۰- انگشتهای دست چپ میتوانند زنجیروار مورد استفاده قرار بگیرند. قبل از برداشتن انگشت، از خودتان بپرسید که چه زمانی واقعا نیاز است که آن انگشت دوباره اضافه شود؟ صبر برای اضافه کردن یک انگشتِ دست چپ، میتواند یک پاساژ دشوار را آسانتر کند.
۲۱- ناحنهایتان را شب قبل یا درست پیش از شروع تمرین سوهان بکشید؛ هرگز وسط تمرین این کار را نکنید. عادت کردن به ناحنهای “جدید” کار زیادی میبرد.
منبع: ژورنال گیتار کلاسیک
سلام دوست عزیز واقعا لذت بردم یکدنیا تجربه و حرف بود بنده اماتورم ولی برخی از موارد بالا را عینا تجربه کرده بودم و واقعا این مقاله شما منو شگفت زده کر .خیلی ممنونم