تاملاتی درباره یادگیری و تمرین موسیقی
- با موسیقی میتوان مشهور شد و کسب درآمد کرد اما بیش از هرچیز باید آن را به عنوان پاسخی به نیازهای درونمان دنبال کنیم.
- برای یادگیری موسیقی نباید زمان و شرایط را بهانه کرد. وقت کافی، حال خوب، شرایط مساعداز راه نمیرسد مگر آنکه علایقمان را در زیست خود وارد کنیم.
- نواختن یک ساز به خودی خود ما را بافرهنگ و هنرمند نمیکند؛ به واسطه موسیقی میتوان با انسانها و محیطهایی برخورد کرد که در رشد فرهنگی ما اثر گذارند.
- پرداختن به موسیقی ما را اهل دادوستد اندیشه میکند. هرچند هرجمعی پذیرای موسیقی جدی و فکر شده نیست اما میتوان به واسطه موسیقی جمعهایی دغدغهمند ایجاد کرد. موسیقی کسی را منزوی نمیکند.
- هرچه در نوازندگی پیش برویم، شنونده بهتری خواهیم شد.
- یادگیری موسیقی نیازمند تلاش، صبر و صرف زمان است اما این را نباید با آسیب رساندن به ذهن و جسم یکی دانست. برای مثال : درد در بدن نتیجه تمرین اشتباه است نه نشانهای برای تاثیر تلاش و رشد در تکنیک. تحقیر و توهین معلم به بهانه دلسوزی و سختگیری هرگز پذیرفتنی نیست، آن را عادی تلقی نکنیم.
- همکاری با معلم خوب و داشتن ساز گرانبها میتواند انگیزهبخش باشد اما پشتکار و تداوم در تمرین از آن مهمتر است. مهم این نیست که بهترین ساز دنیا را دارید، از خود بپرسید که با آن ساز چه میکنید؟
- رقابت با خود مهمتر از رقابت با دیگری است. اگر با برنامهریزی صحیح در مسیر رشد موسیقایی قرار بگیریم، رقابت با دیگران نیز موثرتر خواهد بود.
- برای یک علاقهمند به موسیقی، پی نگرفتن آن یک بیعدالتی بزرگ محسوب میشود. نسبت به خود عادلانه رفتار کنیم.
نوشته بابک ولیپور
آخرین دیدگاهها