گیتار کلاسیک چیست و چه کاربردهایی دارد؟
راهنمایی در انتخاب ساز و سبک
نوشتهی بابک ولیپور
اگر به ما چند گیتار را نشان بدهند و بگویند کدام یک از آنها «گیتار کلاسیک» است چه میکنیم؟ احتمالا در اولین قدم گیتارهایی که مربوط به خانوادهی الکتریک هستند را کنار میگذاریم و بعد میان آنها که کاسههای صدای بزرگ تو خالی شبیه به عدد ۸ انگلیسی دارند دست به انتخاب میزنیم. برای برداشتن قدم بعدی باید به چه چیز توجه کنیم؟ رنگ؟ وزن؟ اندازه؟
همه اینها میتوانند ما را راهنمایی کنند اما برای نزدیکتر شدن به جواب، خوب است که به سیمهای این گیتارها دقت کنیم. گیتار کلاسیک شش سیم دارد که سه تایشان نایلونی و سه تای دیگر روکش فلزی دارد. اگر در این مرحله با دو گیتار مواجه هستید بدانید راه را درست آمدهاید. یکی از این گیتارها، گیتار کلاسیک و دیگری گیتار فلامنکو است. این دو گیتار هرچند بسیار شبیه هستند اما تفاوتهایی هم دارند. ساختمان این گیتارها و چوبی که در آنها استفاده شده باعث ایجاد دو نوع صدای متفاوت میشود. در گیتار کلاسیک انتظار نوازندگان این است که صداها نرمتر باشند اما در گیتار فلامنکو پرتاب صداها اهمیت دارد. صداهای تولید شده در گیتار کلاسیک عمیقترند، در حالی که در گیتار فلامنکو چابکی و شدت صداها مهم است. فاصلهی سیمها تا صفحهی صدا عموما در گیتار فلامنکو کمتر از گیتار کلاسیک است؛ همین باعث میشود که نوازندگان فلامنکو آسانتر و سریعتر به سیمها ضربه بزنند و ضربه زدن به صفحهی صدایی گیتار هم برایشان آسانتر باشد. این ویژگیها باعث میشود که هرکدام از این دو ساز بتوانند انتظاری که از آنها میرود را بهتر برآورده کنند. نوازندهی گیتار کلاسیک بیشتر دغدغهی تکنوازی دارد اما گیتار فلامنکو آمیخته است با رقص و آواز و نوازنده نیازمند ایجاد صداهای قوی و ناگهانی است. کوبیدن بر روی سیم و صفحهی صدا در گیتار فلامنکو کاری طبیعی است؛ به همین منظور برای جلوگیری از آسیب دیدن صفحهی صدا ورقهای نازک به نام گلپیادور روی گیتار چسبانده میشود. در گیتار کلاسیک هم گاهی پیش میآید که آهنگساز بخواهد ضربهای به بدنه یا روی گیتار زده شود اما در فلامنکو این ضربات بسیار بیشتر است. اگر کاری با استثناءها نداشته باشیم، نحوهی دست گرفتن این دو ساز هم متفاوت است. گیتاریستهای کلاسیک اغلب گیتار را روی پای چپ میگذارند و به کمک وسایلی گیتار را بالا نگه میدارند. این وسایل میتواند زیر پای نوازنده باشد یا روی پای او اما هر چه هست نتیجهاش بالا رفتن کاملا محسوس دستهی گیتار است. در فلامنکو گیتار را روی پای راست میگذارند و خبری از بالا بردن دستهی ساز به شکلی که در کلاسیک میبینیم نیست.
حالا که صحبت از نوازندگی شد خوب است به موسیقیای که با این گیتارها اجرا میشود هم فکر کنیم. گیتار فلامنکو در دستان یک گیتاریست فلامنکو روایتگر موسیقی قومی اسپانیاست، با همهی ریتمها و ملودیهای زیبایش. گیتار کلاسیک همانطور که از اسمش میتوان فهمید برای اجرای موسیقی کلاسیک مناسب است. منظورم از موسیقی کلاسیک گسترهی وسیعی است که آثار باخ و بتهوون و موتزارت و شوپن را در بر میگیرد. موسیقی کلاسیک فقط مربوط به گذشته نیست و در دنیای امروز موسیقیدانان زیادی تحت تاثیر این نوع موسیقی آهنگسازی میکنند. اجرای موسیقی کلاسیک بخش مهمی از کار گیتار کلاسیک است اما همهی کار آن نیست. شما میتوانید با این گیتار آواز دوستتان را همراهی کنید یا یکی از موسیقیهای مشهور مثل پلنگ صورتی را اجرا کنید. این گیتار با هر سازی که فکرش را بکنید میتواند همنوازی کند، از فلوت و ویولون گرفته تا ساکسیفون و درامز. شدت صدای گیتار کلاسیک در حالتی که به سیمها خیلی محکم ضربه نزنید در حدودشدت صدای انسان در حالت حرف زدن عادی است. این را مقایسه کنید با صدای سازهای خانواده بادی که میتوانند بسیار بلندتر از صدای حرف زدن انسان باشند. پس بعید است تمرین گیتار کلاسیک مزاحمتی برای دیگران ایجاد کند. در اجرای سبک مورد علاقهتان داشتن گیتار مناسب کمک بزرگی محسوب میشود اما اگر گیتاریست کلاسیک باشید و بخواهید بر روی گیتار فلامنکو قطعاتی را بنوازید هیچ چیز مانع اجرای شما نیست، لحن متفاوت در صدا و اختلافات جزئی در ساختمان گیتارها در برابر مشابهتهای بسیار این سازها مشکلساز نیست. برعکس هم ممکن است، یعنی میتوان بر روی گیتار کلاسیک قطعات فلامنکو هم نواخت، فقط باید حواستان به ضرباتی که به صفحهی صدا گیتار میزنید باشد.
گیتار کلاسیک برای اینکه صدا بدهد فقط نیازمند ضربات شما به سیمهاست، میتوانید آن را بردارید با خودتان هرجایی که خواستید ببرید و نگران نباشید که آنجا برق هست یا نیست. در نواختن این ساز به دو شکل میتوان به سیمها ضربه زد، یک روش این است که با انگشت سیمها را به صدا در بیاورید روش دیگر نواختن با مضراب است که به آن پیک (Pick) گفته میشود. انتخاب اینکه چطور به سیمها ضربه بزنیم بستگی به سبکی دارد که میخواهید روی گیتار اجرا کنید. اگر میخواهید موسیقی کلاسیک روی گیتارتان اجرا کنید مضراب را فراموش کنید و فقط از انگشتهایتان استفاده کنید. مضراب برای ریتمنوازی و اجرای ملودیها در همراهی آواز مناسب است هرچند بعضی نوازندگان این کارها را هم با انگشت انجام میدهند. نوازندگانی که با انگشت به سیمها ضربه میزنند امکان ساختن صداهای متنوعتری را با گیتار دارند. نوازندگی با مضراب در برخی مواقع – سریع نواختن روی تک سیمها- و در سبکهایی نظیر موسیقی پاپ ترجیح داده میشود. هر کدام از این روشها نیازمند تمرین است و برای رسیدن به صدای خوب باید صبور بود.
دونوازی گیتار و هارمونیکا
آهنگساز: استور پیاتزولا
نوازندگان شین ایچی فوکودا( گیتار) یاسوئو واتانی(هارمونیکا)
نام اثر: کافه ۱۹۳۰
تا اینجا فهمیدیم که گیتار کلاسیک فقط برای اجرای موسیقی کلاسیک نیست و میتوان کارهای متنوعی با آن انجام داد، به همین خاطر است که از دیدن این ساز در کنسرتهای راک و پاپ متعجب نمیشویم. گیتار کلاسیک به عنوان عضوی از خانوادهی بزرگ و مشهور گیتار مشابهتهایی با گیتارهای دیگر دارد بنابراین اگر نوازندهی این گیتار سراغ گیتار الکتریک یا آکوستیک با سیمهای فلزی برود با آنها احساس غریبی نمیکند. اگر کسی بگوید که گیتاریست کلاسیک است از او انتظار داریم که بر اساس تکنیک خاصی نوازندگی کند و توانایی بالایی در نتخوانی داشته باشد و به تئوری موسیقی اهمیت بدهد و قطعاتی را اجرا کند که بشود آن را در دایرهی موسیقی کلاسیک گنجاند. البته این دایره در روزگار ما بسیار وسیع است. تنظیمهای مختلفی از آثار گروههای «بیتلز»، «متالیکا» و خوانندگان پاپ و موسیقیهای فیلم در کنار آرشیو چند صد سالهی آهنگسازان کلاسیک برای گیتاریست کلاسیک موجود است. چنین نوازندهای در اجرای این آثار نیازی به آواز خواندن ندارد چرا که این ساز میتواند خودش مانند یک خواننده عمل کند و همزمان که ملودی را اجرا میکند بخشهای مربوط به همراهی را نیز به گوش مخاطب برساند. البته اگر کسی بخواهد با آن آواز بخواند به شرطی که صدایش را با ساز کوک کند مشکلی پیش نمیآید. خوب است همینجا دربارهی یکی از تفاوتهای دو شیوهی گیتار نوازی صحبت کنیم. برای بسیاری از مردم گیتارنوازی معادل آواز خواندن و همراهی آن با گیتار است. یادمان باشد که این بخشی از توانایی گیتار است نه همهی آن. کسانی که با گیتار آواز میخوانند از گیتار بیشتر برای ریتمنوازی استفاده میکنند. در اینجا اگر خواننده آواز نخواند بعید است متوجه شویم که گیتار درحال نواختن موسیقی کدام ترانه است. در گیتارنوازی به شیوهی کلاسیک کار پیچیدهتر است و در اغلب مواقع آوازی در کار نیست. آهنگسازان مختلف برای این ساز قطعاتی ساختهاند که یک گیتاریست کلاسیک میتواند بر اساس سطح نوازندگی خود سراغ آنها برود.
تکنوازی گیتار کلاسیک
موسیقی فیلم جنگ ستارگان
پس از این به بعد اگر کسی گفت گیتار کلاسیک دارد باید از او بپرسیم که با این ساز به چه شیوهای مینوازد؟ اگر در پاسخ گفت به شیوهی کلاسیک مینوازد احتمالا مواردی که در بالا گفتیم را در کارش مشاهده خواهید کرد؛ یعنی با انگشت مینوازد نه مضراب، گیتار را روی پای چپ میگذارد و به کمک وسیلهای آن را بالا نگه میدارد و سعی میکند صدایی شفاف تولید کند. قطعاتی که مینوازد باید ربطی به موسیقی کلاسیک داشته باشد. نوازندهی گیتار کلاسیک توانایی خواندن نتها و درک آنها را نیز دارد. اگر نتوانستید او را ببینید یا متوجه شدید برخی از موارد گفته شده را رعایت نمیکند بلافاصله نگویید که اشتباه میکند؛ به آنچه مینوازد گوش دهید، اگر ریتمنوازی و آواز بود یا موسیقی فلامنکو بود میتوانید به او یادآور شوید که از دایرهی گیتارنوازی به شیوهی کلاسیک خارج شده است هرچند این به معنای کم ارزش بودن کارش نیست. مهم این است که در هر سبکی و با هر شیوهای که مینوازیم بتوانیم صداهای خوبی بسازیم و مسلط اجرا کنیم. با گیتار کلاسیک، این ساز هیجان انگیز، میتوان انواع موسیقی را نواخت، انتخاب با شماست. نوازندگان مختلفی در سرتاسر جهان با این ساز موسیقیهای مختلفی اجرا میکنند و لذت میبرند. از موسیقی لاتین گرفته تا آفریقایی، از «جز» تا موسیقی شرقی. کافی است این ساز که حدودا دو گیلوگرم وزن دارد را روی پایتان بگذارید و با تمرین، عازم سفری شگفتانگیز شوید، هرگز پشیمان نخواهید شد.
*خوانندهی گرامی! انتشار کل متن یا بخشهایی از آن تنها با ذکر نام نویسنده، بابک ولیپور، مجاز است.
آخرین دیدگاهها