سمفونی سرنوشت ساز
نوشتهی بابک ولیپور
لازم نیست که حتما شنونده حرفهای و همیشگی موسیقی کلاسیک باشید تا به محض شنیدن موتیف ابتدایی سمفونی پنجم لودویک فان بتهوون حسی آشنا سراغتان بیاید. برای عده زیادی در جهان همین چند نت آغازین یکی از قویترین پیوندها با موسیقی ارکسترال کلاسیک است.
آهنگسازان و منتقدان موسیقی پرشماری درباره این سمفونی بتهوون حرف زدهاند و اثرگذاری آن در تاریخ موسیقی بر اهل فن پوشیده نیست؛ اما به همان میزان که این اثر برای موسیقیدانها مهم بوده، میان عموم مردم هم مورد اقبال قرار گرفته و شاید بتوان آن را در شمار محبوبترین آثار همه ادوار موسیقی به شمار آورد.
اولین اجرای این سمفونی مربوط است به سال ۱۸۰۸ در شهر وین. رهبری ارکستر را در این اجر خود بتهوون بر عده داشت. یک سال بعد پارتیتور سمفونی پنج در شهر وین منتشر شد. هوفمان (Hoffmann) اولین کسی بود که به صورت رسمی بر این سمفونی مطلبی نوشت و ارکستر فیلارمونیک نیویورک در سال ۱۸۴۲ اولین گروهی بود که این سمفونی را خارج از مرزهای قاره سبز نواخت.
روایتهای مختلفی درباره تم آغازین این سمفونی از طرف نزدیکان بتهوون نقل شده است. کارل چرنی (Carl Czerny ) از شاگردهای بتهوون، معتقد است که این ایده ریتمیک را آهنگساز بزرگ هنگام پیاده روی در پارکی در وین از آواز یک پرنده بدست آورده؛ اما آنتون شیندلر، منشی و معاشر بتهوون ماجرای خلق این تم را از زبان بتهوون این چنین مینویسد: “سرنوشت آن گونه که به در میکوبد.”
روایت شیندلر از آنجا که بار اسطورهای و معنوی زیادی داشت، خیلی زود دهان به دهان گشت و امروز بسیاری “سرنوشت” را در ماجرای خلق این موتیف دخیل می دانند! حتی اگر این تفسیر مد نظر بتهوون نبوده باشد باز نمیتوان از “تکان دهنده بودن” و به قول برخی منتقدین از “شومی” این ۴ نت به سادگی گذشت. قدرت آهنگسازی بتهوون از این چهار نت اثری عظیم میسازد و به جایگاهی سرنوشت ساز در موسیقی دست پیدا میکند.
سمفونی پنجم بتهوون با اضطراب و تشویش آغاز و با حالتی پیروزمندانه و با ثبات به پایان میرسد. در موومانهای دیگر هم موتیف اغازین اثر به شکلهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. به نظر منتقدان این سمفونی تاثیراتی را از موتزارت و کروبینی پذیرفته و برای آهنگسازانی همچون چایکوفسکی، برامس و مالر مایه الهام بوده است.
هرچند سمفونی سوم و ششم لودویک بتهوون در زمان حیات او شهرتی بیش از سمفونی پنجم پیدا کردند، اما از همان دوره تا امروز این موتیف معروف سمفونی پنجم بوده که در آثار مختلف موسیقی مورد استفاده قرار گرفته؛ فرانتس لیست از آهنگسازان مشهور قرن نوزدهم این اثر را بر روی پیانو تنظیم کرد و در روزگار ما گروههای راک و جاز این موتیف آشنا را در کارهایشان وارد کردند. شهرت این اثر به دنیای ادبیات هم کشیده شد، طوری که سمفونی پنجم در رمانهایی مانند “پرتقال کوکی” اثر آنتونی بُرگِس و “سرنوشت پشت در” اثر جسی ون زیل بلدن نقشی اساسی دارد.
تا کنون صدها اجرا از این اثر توسط رهبران و ارکسترهای مختلف ضبط شده که برخی از محبوبترینها عبارتند از: ارکستر فیلارمونیک وین به رهبری کارلوس کلایبر (Carlos Kleiber)؛ ارکستر فیلارمونیک برلین به رهبری هربرت فون کارایان؛ ارکستر فیلارمونیا لندن به رهبری اُتو کلمپرِر (Otto Klemperer) و ارکستر سمفونیک شیکاگو به رهبری فریتز راینر.
یک دور کامل شنیدن این سمفونی با همه فراز و فرودهای عمیق و اثرگذارش حدود سی دقیقه طول میکشد. میتوانید یک نسخه از آن را تهییه کنید و مانند هر اثر هنری بزرگ دیگر، بارها به آن مراجعه و در شنیدن دوباره آن چیزی جدید کشف کنید.
منتشر شده در هنرآنلاین
بسیار عالی و دوست دارم از دیگر سمفونی های بتهوون هم مطلب بگذارید در آینده …
خیلی ممنونم بابت انتشار این مقاله عالیتون
موفق باشید
بسیار عالی و آموزنده بود. سپاس استاد