درباره‌ی کتاب «باخ برای گیتار کلاسیک تنظیم لیلی افشار»

کتاب باخ برای گیتار کلاسیک، تنظیم لیلی افشار منتشر شده توسط موسسه‌ی ماهور در سال ۱۳۹۳، یکی از آثار مهم در میان کتابهای چاپ شده‌ی حوزه‌ی موسیقی در کشورمان است.
این کتاب حاوی بیش از بیست اثر از ساخته‌های باخ است که پیش از این نیز تنظیم‌های مختلفی در سراسر جهان از آنها برای گیتار صورت گرفته و برای گیتاریستهای کلاسیک آشنا هستند. افشار پیش از این با انتشار کتاب Essential Bach با Mel Bay که یکی از مطرح‌ترین ناشران گیتار کلاسیک است توانسته بود ایده‌های خود در تنظیم آثار باخ را طرح کند. «تنظیم گیتاری» آنطور که گیتار کلاسیک را به شخصیت بیانگرش سوق دهد یکی از تزهای افشار در تنظیم این مجموعه است.تلاش برای بیان روان موسیقی و استفاده از چند سیم برای بهتر بیان کردن ملودی باعث شده تا تنظیم‌ افشار متفاوت باشد با آنچه به صورت معمول در انگشت‌گذاری‌های آثار باخ روی گیتار شاهد بوده‌ایم. افشار خود در مقدمه‌ی کتاب می‌نویسد: «امیدوارم از این رویکرد تازه به نواختن آثار باخ روی گیتار لذت ببرید.» این جمله در مقدمه‌ی یک کتاب که تمام آن به آثار باخ اختصاص دارد شاید توجه کثیری از گیتاریست‌ها را به خود جلب نکند و آن را جمله‌ای کلیشه‌ای قلمداد کنند اما با توجه به آنچه که در کتاب شاهد آن هستم معتقدم که دو واژه در این جمله‌ی اهمیت بالایی دارند: «رویکرد» و «لذت».

کتاب باخ لیلی افشار
افشار به درستی در متن خود از یک رویکرد مشخص یاد می‌کند که پیشتر در متن‌های برخی منتقدین بر روی کتاب Essential Bach هم از آن یاد شده بود. باید توجه داشت که تنظیم‌های متعددی از آثار باخ در دسترس گیتاریستها قرار دارد اما هر کدام از آنها لزوما دارای یک رویکرد منحصر به فرد نیستند. همین‌جا یادآوری می‌کنم که رویکرد مشخص داشتن فی نفسه کاری را ارزشمند نمی‌کند مگر آنکه ظرفیتی جدید را به پیش بکشد و در فرم هنری و انتظاری که از بضاعت یک ساز می‌رود قدمی به جلو بردارد. برای مثال افشار تنها نت‌ها را از نسخه‌ی ویولنسل بر روی گیتار پیاده نکرده، او اولا خود این آثار را برای ضبط و کنسرت نواخته- آنطور که در سی‌دی باخ برای گیتار کلاسیک او در ایران منتشر شده توسط نشر ماهور موجود است- و دیگر آنکه در انشگت‌گذاری‌ها طوری عمل کرده که منطبق با ایده‌اش در آوازی نواختن و بهتر صدا دادن گیتار است.
برگردیم به عبارتی که از افشار نقل کردم: «امیدوارم از این رویکرد تازه به نواختن آثار باخ روی گیتار لذت ببرید.»
واژه‌ی رویکرد را می‌توان با ذکر مثال و مقایسه روشن‌تر کرد اما این کار را به متن دیگری موکول می‌کنم و حالا می‌خواهم واژه‌ی «لذت» را در این عبارت دقیق‌تر بررسی کنم. بسیاری از شنیدن موسیقی لذت می‌برند و در مقام نوازنده از اجرای قطعات مشاهیر موسیقی بر روی ساز خود احساسی توام با لذت را تجربه می‌کنند. زمانی که شما اثری از باخ را بر روی گیتار می‌نوازید، فارغ از این که تنظیم چه ویژگی‌هایی دارد ممکن است صرف اینکه در حال نواختن موسیقی باخ بر روی گیتار هستند احساسی آمیخته با شوق و لذت داشته باشید. اما لذت در نواختن مترادف با لذت از نواختن نیست. در ساز گیتار انگشت‌گذاری‌های دست راست و چپ و نیز انتخاب نت‌های همراهی کننده‌ی باس تاثیر گذار بر لذتی هستند که «در نواختن» آن را تجربه می‌کنیم. در عبارت افشار واژه‌ی لذت به همان رویکردی مربوط می‌شود که بر آن تاکید کرده و نباید از یاد برد که او دست بر رپرتواری گذاشته که برای گیتاریستها توام با سختی‌های بیانی و تکنیکی است.
اهمیت دیگری که در انتشار این کتاب در ایران می‌بینم مربوط است به فعالیت افشار در گیتار ایران و برگزاری کلاس‌های متعددش در تهران و دیگر شهرها که به قصد آموزش و شنیدن کار هنرجویان ایران برگزار می‌شوند. در این کلاس‌ها نوازندگان با سطوح مختلف برای او می‌نوازند و طبیعتا باخ هم سهمی از این کلاس‌ها دارد. افشار به درستی بر انگشت‌گذاری و در پی آن موزیکالیته در اجرای تمامی قطعات تاکید دارد و همیشه استفاده از نسخه‌های معتبر و دقت در انگشت‌گذاری را به شاگردان خود یادآور می‌شود. مشکلی که برای بسیاری در اجرای باخ در کلاس افشار بوجود می‌آید همین نداشتن نسخه‌های مناسب بوده که باعث شده آنطور که باید نتوانند «لذت در نواختن» را تجربه کنند. قطعا مسأله‌ی تکنیک نیازمند تمرین است اما دسترسی به نسخه‌های معتبر هم در نتیجه‌ی کار موثر است. افشار با انتشار این کتاب در ایران قدم مثبتی در راستای پروژه‌ی آموزشی خود برداشته و با توجه به نیازی که مشاهده کرده دست به اقدام زده است. هرچند این کتاب تنها به بخش از آثار باخ برای گیتار می‌پردازد اما با در نظر گرفتن همین حجم از قطعات- بیش از بیست قطعه- این اقدام ارشمند است.
همه در این سالها در حوزه‌ی تالیف و تنظیم موسیقی شاهد برخی کتاب سازی‌ها و گهگاه سرقت‌های واضح بوده‌ایم که بازار نشر موسیقیمان را دچار برخی کاستی‌ها کرده است. زحمتی که افشار در تهییه این کتاب کشیده با درک این فضا نمود بیشتری می‌یابد وقتی که او در گفتگویی یادآور می‌شود که برای بالا بردن دقت کار حتی نت‌ها را خودش تایپ کرده و سعی داشته تا جای ممکن اثری دقیق را منتشر کند و در نهایت خودش همین ویرایش را در یک سی‌دی نواخته است.
لی‌لی افشار در این سالها- بیش از ده سال- با برگزاری کلاس‌ها، کنسرت‌ها و انشتار کتاب و سی‌دی در ایران نقش مثبت و اثرگذاری را در رشد این ساز و فرهنگ گیتار نوازی به شیوه‌ی کلاسیک ایفا کرده و آثاری آمیخته با «لذت» و «دقت» را به مخاطب خود عرضه کرده است. با توجه به جایگاه معتبر افشار در گیتار کلاسیک جهان حضور او و انتشار آثارش در ایران امکان مناسبی برای علاقه‌مندان به این ساز است. آثار او برآمده از سالیان طولانی نواختن و تدریس گیتار است و طبیعتا حاوی نکات ارشمند برای علاقه‌مندان به این ساز در ایران. می‌توان امیدوار بود با توجه بیشتر به این آثار و فعالیت‌های خانم افشار در ایران از سوی هنرجویان و مدرسان در کنار دیگر تلاش‌هایی که در ایران در جریان است وضعیت نوازندگی گیتار دستخوش تحولات مثبتی بشود و چه در آموزش و چه در اجرا قدم‌های رو به جلو برداشتته شود.

بابک ولی‌پور

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *